1- دانشگاه هنر تهران ، ghaffari_l@yahoo.com
2- دانشگاه هنر تهران
چکیده: (118 مشاهده)
محمدحسن اعتمادالسلطنه ملقب به صنیعالدوله، از مورخان عصر ناصری است که دارای رویکردی نوین در نگارش تاریخ عمومی و جغرافیا بوده و با انجام پژوهشهایی دربارۀ ابنیۀ تاریخی و آثار باستانی ایران و ثبتوضبط ماحصل آنها در تالیفاتش، در حوزۀ تاریخنگاری هنر ایران نیز نقشی بهسزا داشته است. از جمله مکتوبات او که در حوزۀ مطالعات تاریخی ابنیه و آثار معماری ایران به نگارش درآمده، مجموعۀ سه جلدی مطلعالشمس است که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، شناخت شیوههای تاریخنگاری هنر ایران نزد اعتمادالسلطنه و چگونگی مطالعۀ ابنیۀ تاریخی و آثار معماری مشهد در این کتاب بوده است. پژوهش با راهبرد کیفی و به شیوۀ تفسیری- تاریخی انجام شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده، اعتمادالسلطنه در این کتاب در راستای نگارش تاریخچۀ شکلگیری شهر مشهد و شناخت جغرافیای آن، بیش از همه بر رسانۀ معماری و هنرهای وابسته به آن متمرکز بوده است. او در مورد بخشهای مختلف حرم رضوی و سایر ابنیه و مساجد مشهد به شرح کلیاتی در رابطه با اجزای بنا، ویژگیهای معماریگونه و مخصوصا کتیبهها و محتوای مندرج در آنها پرداخته است. همچنین با بررسی شیوۀ مطالعۀ ابنیه در این کتاب مشخص شد که اعتمادالسلطنه رویکردی تاریخمند اتخاذ نموده و بیش از هر چیز در پی استخراج و مستند نمودن پیشینۀ بناها و اطلاعات تاریخی مستتر در کتیبههای آنها بوده است. چنانکه وجوه هنرهای بصری اعم از طرح، نقش و رنگ کاشیکاریها و یا نقوش منبتکاری شده در الحاقات بنا همچون منبر مساجد برای او در مرتبۀ بعدی اهمیت قرار داشته است. در واقع مولف به بنا و کتیبههای آن به منزلۀ اسناد و مدارکی مصور که دربردارندۀ اطلاعات تاریخی اماکن مشهد هستند، نگریسته است. در همین راستا، کتیبهها اصلیترین منبع تاریخنگاری هنر ایران نزد او در این کتاب بوده است.
شمارهی مقاله: 141
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
معماري و شهرسازي