با آنکه رویکرد آموزشی در ایران بهتدریج از آموزش معلممحور به فراگیرمحور درحال تغییر است؛ اما الگوی طراحی مدارس همچنان تابع نظام آموزشی رسمی و کم بازده معلممحور است. اگر در گذشته فضاهای آموزشی بر پایه تقسیمبندی کلاسها و آموزش مواد درسی در قالب برنامه رسمی شکل میگرفتند، محیطهای یادگیری امروز براساس یادگیری غیررسمی، کارگروهی و مشارکت اجتماعی ظهور مییابند. پژوهش کیفی حاضر با روش استدلال قیاسی به مقایسه دو الگوی خطی، راهرو-کلاسی و مدارس بدون کلاس، بهعنوان دو نماینده رویکردهای آموزشی مذکور میپردازد؛ تا براساس معیارهای برنامه فیزیکی، پرورش هوشهای چندگانه و پاسخگویی به روشهای متنوع یادگیری، کارآیی این دو الگو را موردمقایسه قرار داده و به این سؤال پاسخ دهد که کدام الگو در پاسخگویی به سه معیار مذکور کارآمدتر است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی مدارس متداول تنها در زمینه نیاز به سطح زیربنای کمتر و پیرو آن، هزینه ساخت کمتر، دارای مزیت نسبی است؛ اما از جهت اهداف اصلی دربردارنده فراهمسازی محیط مناسب برای پرورش هوشهای چندگانه و شیوههای متنوع تدریس، دچار محدودیت بسیاری نسبت به مدارس با الگوی خیابان یادگیری است
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |