متأسفانه با گسترش کمّی دانشکدههای معماری، بعد کیفی فضاهای آموزشی این حوزه دچار بیتوجهی شده است. بخش قابلتوجهی از وضعیت نامطلوب معماری معاصر ایران به فضای آموزش معماری مربوط میشود. بنابراین سؤالات اساسی این است که فضاهای آموزش معماریِ مقبول و مطلوب از نظر دانشجویان چه ساختار و ویژگیهایی دارد؟ آیا فضاهای آموزش معماری کنونی واجد این مقبولیتها و مطلوبیتها هستند؟ بنابراین هدف تحقیق، شناسایی متغیرهای مؤثر بر کیفیت فضای دانشکدههای معماری است تا به این طریق بتوان صورتبندی از منظر مخاطبان این فضاها که دانشجویان معماری هستند؛ ارائه داد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی- تجربی و به لحاظ هدف، کاربردی بهشمار میرود؛ که برای گردآوری اطلاعات لازم از تکنیک پیمایش در نمونههای موردی استفاده شده است.
در مدلسازی معادلات ساختاری بین متغیرهای پنهان تحقیق، عوامل کالبدی، عملکردی و ادراکی- معنایی بهعنوان مؤلفههای کیفی فضای آموزشی؛ و متغیرهای رضایت و مقبول دانستن دانشکده معماری براساس معیارها و استانداردها بهعنوان عوامل مؤثر در ترجیحات و ارزیابی دانشجویان که بخش ساختاری مدل را تبیین میکنند، موردبررسی قرار گرفتند. نتایج یافتهها نشان داد که از نظر دانشجویان، نکات ضعف دانشکدهها در زمینه معیار عملکردی مربوط به متغیر تناسب بین فرم و عملکرد دانشکده، در زمینه معیار کالبدی شامل متغیر واجد ارزشهای معمارانه و درمورد معیار ادراکی- معنایی، متغیر طراحی داخلی دانشکده مطرح گردیده است. از طرفی، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره در مدلها نشان میدهد که از میان تأثیرات سه متغیر عملکردی، کالبدی و ادراکی- معنایی بر ارزیابی کلی دانشجویان، متغیر عملکردی بیشترین اثرگذاری را دارد. بنابراین، لزوم توجه به ویژگی تناسب فرمی و عملکردی در طراحی دانشکدههای معماری از اولویت برخوردار است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |