1- دانشگاه علم و صنعت ایران ، r.labibzadeh@gmail.com
2- دانشگاه علم و صنعت
چکیده: (7154 مشاهده)
فرهنگ مادیگرای معاصر غرب به دلیل محرومیت از کلام الهی و سنت معصومین سلام الله علیهم، در تبیین عالم و آدم دچار انحراف و گمراهی عظیمی گشته است. پیرو آن در تبیین مفاهیم، ساختار، مراحل، منابع و مبانی فرایندهای انسانی نیز تناقضها و تعارضهایی در آن پدید آمده که سبب شده در حوزههای علوم انسانی، فلسفه هنر، معماری و شهرسازی هرگاه از انسان و نظام ارزشهای او سخن میرود، مغالطههای متعددی صورت گیرد. در بیشتر مواقع، چنین مغالطههایی در استدلالهای شبه روشنفکران غربزده و حتی استادان دانشگاه هم دیده میشود. این مغالطهها باعث مقاومت تعدادی از دانشگاهیان با رویکرد تحول و ارتقای علوم انسانی، قدرتنیافتن اجتهاد در نظریهپردازیهای اصیل و اسلامی و نبود همکاری لازم در تهیه نقشه راه تمدن نوین اسلامی شده است. در مقاله پیشرو، مهمترین این مغالطهها که به خصوص در زمینههای هنر، معماری و شهرسازی مطرح هستند، در 8 طرح تعارض بررسی شدهاند: 1. تضاد بین علم و دین 2. تضاد بین سنتگرائی (ترادیسیونالیزم) و تجددگرائی (مدرنیسم) 3. نفی رابطه اسلام و آثار مسلمانان همچون معماری و شهرسازی 4. تضاد بین رویکردهای نخبهگرایی و مشارکتگرایی 5. تضاد بین تقلید و خلاقیت 6. تضاد بین آرمانگرائی (ایدهآلیسم) و واقعگرائی (رئالیسم) 7. تضاد بین انسانمحوری (اُمانیسم) و خدا محوری (تئیسم) 8. تضاد بین جهانی یا بومیبودن.
ازآنجا که مبنای اعتبار در این پژوهش عقل و نقل است، روش تحلیلی برای فهم مدعیات و روش تفسیری و استدلالی برای تبیین و نقد دیدگاهها به کار گرفته شده است. این تحقیق با استناد به متون دینی و تحلیل عقلی نشان میدهد که تعارضات بیانشده از نگاه اسلامی، اعتباری ندارند. تعارض به خاطر تفسیر غلطی است که از یک یا دو بعد متعارض بیان شده است. همچنین، در پژوهش حاضر با ارائه 8 جدول پیشنهادی، مدلهایی راهگشا برای این شبه تعارضها پیشنهاد شده و احتمال میرود بیتوجهی به این مغالطات، مشکلات بسیاری را در پژوهشهای تخصصی به همراه داشته است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
معماري و شهرسازي