نظریه «مرگ مولف» رولان بارت خوانش جدیدی از ارتباط بین مولف و مخاطب و متن ارایه میدهد. بارت با تأکیدگذاری بر نقش مخاطب در فرآیند فهم، نقش مولف را موردبازنگری قرار داده و عدم تعین معنا را ترویج میدهد. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی به واکاوی نظریه رولان بارت میپردازد. این مقاله سعی مینماید تا به این سوال پاسخ دهد که ارتباط نظریه بارت با حفاظت معماری چگونه است. این مقاله ابتدا با توصیف متن محوری معماری به انطباق این نظریه با معماری پرداخته و سپس با اشاره به دو معنای مستتر داخل نظریه، مرگ مولف را تشریح نموده و از رهگذر آن به تناقضهای نظری داخل این نظریه اشارهکرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد میتوان دو خوانش متفاوت از «مرگ مولف» بارت ارایه داد.اگر از این نظریه، «مرگ منظور» تلقی شود آنگاه قصد ستیزی و عدم تعین معنایی و نسبیت باوری منتج میشود و اگر «مرگ مفهوم» تلقی شود، آنگاه از آن قصد باوری و معنای متعین برداشت میشود.بنابراین نحوه خوانش نظریه مرگ مولف بر متن معماری بواسطه تعین کالبدی معنا،بسیار تاثیر گذار است. از سویی دیگر شمول دامنه حفاظتی معماری از عینیتگرایی و ملموس به سمت ذهنیت گرایی و ناملموس بر اهمیت نحوه برداشت نظری،تاکید میکند.حفاظت معماری با آمیختگی با دوشاخه حقیقت و معنی از متمایل شدن صرف به «مرگ منظور» و «مرگ مفهوم» جلوگیری میکند. حفاظتگر برای حفاظت معنایی معماری از تقابلهای دوتایی درون مرگ مولف جهت «احیاء مولف» و «باززنده سازی معنای» اثر یاری میگیرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |