تضعیف پیوند انسان با مکانهای مسکونی بهویژه در محلات تاریخی در اثر افزایش نقلوانتقال ساکنین، مسائل جهانیسازی، تداخل فرهنگها و فقدان روابط اجتماعی و فرهنگی بین مکانها نشان میدهند که مفهوم دلبستگی در محیط شهری دچار بحران است. پژوهش حاضر با بررسی منابع، اسناد، نظریات و نیز مطالعه نمونه موردی تاریخی، به عدم توجه به اندیشهها و مفاهیم اسلامی بهعنوان یکی از ضرورتهای مهم در عرصه طراحی محیطهای شهری اشاره دارد و در پی پاسخ به این سؤال است که چه معیارهایی در زمینه فرآیند شکلگیری دلبستگی مکان در محیط شهری (خانه، محله و شهر) بر اساس اندیشه اسلامی، کلیدی بوده و نقش و جایگاه آنها چگونه است؟ اهداف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مؤلفههای دلبستگی به مکان و شهر اسلامی بر اساس رهنمودهای اندیشه اسلامی و شناسایی عوامل مؤثر بر این دلبستگی در مقیاسهای مکانی مختلف هستند. تحقیق به دو روش کیفی و کمی بهشیوه توصیفی- تحلیلی با استفاده از آیات قرآن و روایات معصومین و نیز بررسی محله تاریخی سرخاب تبریز انجام یافته است. مطالعات نشان میدهند که برای ایجاد دلبستگی در محیطهای شهری، توجه به تأمین نیازهای سه گانه مادی، روانی و معنوی انسان در تعامل سه گانه با ابعاد رفتاری (عملکردی)، عاطفی (احساسی یا کالبدی) و شناختی (ذهنی یا معنایی) دلبستگی ضروری هستند. از طرفی، مؤلفهها و ابعاد تشکیلدهنده دلبستگی به شهر اسلامی، شامل سه مؤلفه انسان (مؤمن) بهعنوان وجه فکری و جهانبینی توحیدی، کالبد بهعنوان وجه عینی و ارتباط اسلامی با عالم و رفتار نیز بهعنوان وجه اخلاقی و رفتار اسلامی، بهترتیب متناظر با سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری دلبستگی هستند که بهصورت دیاگرامی ارائه میشوند. نتایج آزمونهای آماری spss نشان میدهند که از میان عوامل مؤثر بر دلبستگی (فردی، کالبدی و اجتماعی) در میان سه مقیاس مکانی خانه، محله و شهر، عوامل کالبدی بیشتر در مقیاس خانه و عوامل اجتماعی نیز در دو مقیاس محله و شهر حائز توجه و اهمیت هستند. این یافته، تأکید متون اسلامی بر برقراری تعاملات اجتماعی و جمعی بودن بر فردی بودن را تأیید مینماید.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |