logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای یادگیری

خانم آمنه فتاحی معصوم، خانم هیرو فرکیش، آقا محمد تاجی،
سال ۰، شماره ۰ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده

تا پیش از پیدایش مفهوم طراحی مولد، هوش مصنوعی حضور شایان توجهی در فرایند طراحی و به ویژه در مراحل آغازین که معمار با تصویری گنگ و مه‌آلود روبه‌روست، نداشتند و بیشتر در قالب نرم‌افزارهای دو و سه بعدی، او را در تکمیل ایده‌های ابتدایی خود، همراهی می‌کردند. اما در سال‌های اخیر با گسترش این مفهوم، حضور هوش مصنوعی در فرایند طراحی با دگرگونی‌هایی همراه شده است. امروزه الگوریتم‌ها در این پوشش نوین، تلاش می‌کنند با در اختیار گذاشتن تمامی پاسخ‌های ممکن برای حل مسئله معماری، با سرعت و دقتی بالاتر از انسان، مسیر مبهم فرایند طراحی را برای معمار، روشن و شفاف سازند و با حضور خود از ابتدای فرایند، در شکل‌گیری ایده‌های گوناگون او را یاری رسانند. از آنجا که مطالعات بسیاری از الگوریتم‌های گوناگون، در موضوعات مختلف طراحی معماری استفاده کردند، پژوهش حاضر درصدد است در راستای دستیابی به نگاهی جامع، تحقیقاتی را که ‌الگوریتم‌ها را در فرایند طراحی مولد به‌کار برده‌اند، بررسی و از این رهگذر کاربست آنها را در موضوعات مختلف این فرایند شناسایی نماید. تمرکز این پژوهش بر تحقیقاتی است که از این روش در مراحل آغازین فرایند استفاده کرده‌اند. نحوه انتخاب‌‌‌ این مجموعه بهصورت کتابخانهای بوده است. ابتدا تما‌می ‌‌تحقیقات مرتبط با کلیدواژه‌های معماری و هوش مصنوعی در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۳ از پایگاه‌های معتبر استخراج شدند، مبتنی بر هدف مقاله، مجموع ۷۳ مطالعه انتخاب و با توجه به موضوعات مطرح شده در پژوهش‌های پیشین، در شش دسته شامل ‌‌‌ایده و کانسپت، فرم یابی، طراحی سقف و نما، حجم بنا، جانمایی و پلان، تقسیم‌بندی و با رویکرد بررسی آخرین وضعیت و به روش تحلیل محتوا، تحلیل شدند. نتایج‌‌‌ این مقاله بیانگر آن است که ‌‌‌الگوریتم‌های تکاملی بیشترین کاربرد را در طراحی مولد داشته‌اند و به صورت مستقل در جهت یافتن بهینه‌ترین‌‌‌ ایده، کانسپت و جانمایی فضایی مورد استفاده قرار گرفتند؛ در دهه‌های اخیر و با پیشرفت الگوریتم‌های نوظهوری مانند یادگیری عمیق، تمایل محققان به استفاده از آنها در طراحی مولد بیشتر شده و عمده کاربردشان بر بهینهیابی کانسپت‌های حجم و پلان بوده است. همچنین گونه های ترکیبی این الگوریتم‌ها با تکاملی‌ها، نتایج مطلوبی در تولید محصول معماری به همراه داشته است.
 
دکتر محمودرضا ثقفی، دکتر فرهنگ مظفر، مهندس سید محسن موسوی،
سال ۵، شماره ۱۰ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

مسئله اصلی این پژوهش، روش آموزش مؤثر در دروس پایه معماری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روش جدیدی در آموزش دروس پایه با نام روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو در درس مقدمات طراحی معماری(۱) و میزان اثرگذاری آن بر فرایند یادگیری دانشجویان، از طریق ارزیابی فعالیت‌های آنان به‌عنوان آزمون این روش صورت گرفته است. این روش با بررسی ادبیات موضوع در زمینه شیوه‌های مختلف آموزش معماری و تجزیه و تحلیل آنها، حاصل شده است. برای ارزیابی دقیق متغیر وابسته فرایند یادگیری، دو مؤلفه تأثیرگذار آن: موفقیت تحصیلی دانشجویان (نمود بیرونی) و رضایتمندی دانشجویان (نمود درونی) بررسی شده‌اند. درواقع، پرسش اصلی تحقیق پیش‌رو این است که روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو بر فرایند یادگیری دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (۱)، چه تأثیری دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، رابطه روش یادشده با میزان رضایتمندی و موفقیت تحصیلی دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (۱)، بررسی شده است. از نظر روش، این تحقیق از نوع موردپژوهی است. روش گردآوری داده‌ها، جمع‌آوری نتایج ارزیابی و داوری تمرین‌ها برای سنجش و مقایسه موفقیت تحصیلی و گردآوری نظرات دانشجویان از طریق پرسش‌نامه برای سنجش رضایتمندی دانشجویان است. جامعه آماری، دو گروه از دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری (۱) در دانشگاه مازندران است؛ در یک گروه روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو موردآزمایش قرار گرفت سپس، با مقایسه نتایج ارزیابی دو گروه در زمینه‌های مختلف، نتایج متفاوتی به‌دست آمد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که در روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو، میزان رضایتمندی دانشجویان از فرایند یادگیری‌شان بیشتر بوده است. همچنین میزان ارزیابی استادان از فعالیت‌های دانشجویان بیانگر موفقیت بیشتر دانشجویان در روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو بود.


محمود رضا ثقفی،
سال ۶، شماره ۱۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

با آنکه رویکرد آموزشی در ایران به‌تدریج از آموزش معلم‌محور به فراگیرمحور درحال تغییر است؛ اما الگوی طراحی مدارس همچنان تابع نظام آموزشی رسمی و کم بازده معلم‌محور است. اگر در گذشته فضاهای آموزشی بر پایه تقسیم‌بندی کلاس‌ها و آموزش مواد درسی در قالب برنامه رسمی شکل می‌گرفتند، محیط‌های یادگیری امروز براساس یادگیری غیررسمی، کارگروهی و مشارکت اجتماعی ظهور می‌یابند. پژوهش کیفی حاضر با روش استدلال قیاسی به مقایسه دو الگوی خطی، راهرو-کلاسی و مدارس بدون کلاس، به‌عنوان دو نماینده رویکردهای آموزشی مذکور می‌پردازد؛ تا براساس معیارهای برنامه فیزیکی، پرورش هوش‌های چندگانه و پاسخگویی به روش‌های متنوع یادگیری، کارآیی این دو الگو را موردمقایسه قرار داده و به این سؤال پاسخ دهد که کدام الگو در پاسخگویی به سه معیار مذکور کارآمدتر است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی مدارس متداول تنها در زمینه نیاز به سطح زیربنای کمتر و پیرو آن، هزینه ساخت کمتر، دارای مزیت نسبی است؛ اما از جهت اهداف اصلی دربردارنده فراهم‌سازی محیط مناسب برای پرورش هوش‌های چندگانه و شیوه‌های متنوع تدریس، دچار محدودیت بسیاری نسبت به مدارس با الگوی خیابان یادگیری است


حمید غیاث، احمد امین پور، مهدی حمزه نژاد،
سال ۱۱، شماره ۲۶ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

در مقاله‌ پیش رو، ضرورت اثربخشی و به‌کارگیری دانش تاریخ در امر طراحی معماری مطرح است. به‌عبارتی، اینکه چگونه داده‌های تاریخی می‌توانند رهیافتی جهت ارتقای بینش طراحی در دانشجویان باشند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع نشان می‌دهد یکــی از چالش‌های آمــوزش معمــاری، کمــک بــه دانشــجویان در مرحله ایده‌آفرینــی است. بر این اساس، یﮑﻰ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎیﻰ ﮐﻪ در ﻓﺮآیﻨﺪ ﻃﺮاﺣﻰ ﺗﻮﺳــﻂ ﻃﺮاﺣﺎن و داﻧﺸــﺠﻮیﺎن اﻧﺠﺎم می‌پذیرد، رﺟﻮع ﺑﻪ پیشینه‌ها و طرح‌های ﻣﺸﺎﺑﻪ اﺳــﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، ﺟﺴــﺘﺠﻮی اﺑﺰارﻫﺎیﻰ ﮐﻪ بتوانند در استفاده روﺷﻤﻨﺪ از پیشینه‌ها و ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ویژگی‌های ﺑﻨﯿﺎدیﻦ آنها ﻣﺆﺛﺮ باشند، ﺑﺎاﻫﻤﯿﺖ خواهد بود. مناسب‌ترین راه‌حل پیش رو، هدفمند نمودن آموزش تاریخ معماری با تغییر در الگوهای تدریس و آموزش شیوه‌ها و روش‌های صحیح اقتباس از پیشینه‌ها به دانشجویان و روش‌های کاربردی جهت دست‌یابی به عناصر و الگوهای مناسب طراحی است. 
در مقاله پیش رو مفروض است که الگویابی و الگوخوانی از مصادیق معماری و بسط تصویری، مفهومی و تعمیم به نیازهای معاصر در آموزش تاریخ معماری، بر کیفیت و تنوع ایده‌پردازی دانشجویان معماری تأثیر مثبت می‌گذارد. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، مهم‌ترین ﭘﺮﺳﺶ‌های ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ کاربست خوانش الگو‌محور در آموزش تاریخ معماری، چه تأثیری بر فرآیند ایده‌پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری دارد؟ و مؤلفه‌های خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری چه هستند؟ لذا با هدف دست‌یابی به راهکارهای کاربردی کردن الگوها و مفاهیم مصادیق تاریخ معماری در طراحی معمارانه با استفاده از خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری، از روش ترکیبی (کیفی-کمی) و با راهبرد تجربی و همچنین از ابزار مطالعه مبنایی کتابخانه‌ای (از طریق مطالعه و بررسی نظریه‌ها و تعاریف مرتبط)، پرسش‌نامه دانشجویان (تحلیل محتوا)، مطالعه میدانی و در آخر، اجرای پیش‌آزمون و پس‌آزمون و تحلیل نتایج آن بهره برده شده است. با استناد به نتایج استخراج‌شده از آزمون‌ها و پس از کنترل کردن تأثیر نتایج پیش‌آزمون، کیفیت و تنوع ایده‌پردازی گروه گواه و آزمایش، اختلاف معناداری با هم داشته و با توجه به بالا بودن میانگین گروه آزمایش، این به منزله‌ تأثیر مثبت کاربست خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری بر کیفیت و تنوع ایده‌پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری بوده است.
حمید غیاث، احمد امین پور، مهدی حمزه نژاد،
سال ۱۲، شماره ۳۱ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف اصلی مطالعه‌ حاضر، شناسایی مؤلفه‌های تدریس تاریخ معماری اسلامی در مقطع کارشناسی با تمرکز بر اثربخشی شگردهای اجرای محتوا مطابق اهداف مهارتی و معمارانه و بر اساس تجربه‌ حرفه‌ای استادان دانشگاه به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی و توسعه‌ مبانی نظری تدریس است. رویکرد پژوهشگر در این بخش از پژوهش، رویکرد کیفی با استفاده از راهبرد پدیدار‌نگاری است. مشارکت‌کنندگان شامل ۱۵ نفر از استادان تاریخ معماری بودند که از طریق نمونه‌گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مصاحبه‌ عمیق و نیمه‌سازمان‌یافته جمع‌آوری شدند. روش تحلیل داده‌ها، تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و منتخب بود. یافته‌های مربوط نشان دادند که مقوله‌های اساسی تدریس اثربخش تاریخ معماری از منظر مهارت‌های آموزشی شامل؛ ۱. تدریس متناسب با ویژگی‌های شخصیتی، ۲. تدریس مبتنی بر مهارت‌های آموزشی، ۳. تدریس مبتنی بر یادگیری و تفکر طراحی مبتنی بر مسئله، ۴. تدریس راهکارهای بازشناسی و تداوم مفاهیم و الگوها هستند.  

مهسا صفرنژاد ثمرین، آزاده شاهچراغی، حسین ذبیحی،
سال ۱۳، شماره ۳۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه محققان در زمینۀ طراحی و پژوهش به‌ دنبال رویکردهایی هستند که ماشین­ها را از یک عامل گنگ به یک عامل هوشمند مصنوعی ارتقا دهند تا این ماشین­ها به‌عنوان همکار، قادر به مشارکت در فرایندهای طراحی شوند و موجب افزایش بهره­وری در فرایندهای طراحی گردند؛ لذا هدف این پژوهش کشف و ارائه روشی برای‌ به‌کارگیری این حوزه در فرایند یادگیری طراحی و ترسیم نما و ارائه مدل نظری و عملی، اختصاصاً طراحی و ترسیم نمای ساختمان­های مسکونی توسط ماشین با رویکرد یادگیری نظارت شده است؛ بنابراین سؤال این پژوهش چگونگی چیدمان عناصر نما و اعمال ضوابط و مقررات ترسیم نما توسط ماشین و چگونگی گام­های نظری و عملی این فرایند است. روش پژوهش تبیینی برای انتقال ایده‌ها و اطلاعات پیچیده مبتنی بر گردآوری داده‌ها از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه‌ای، نمونه‌های آموزشی، محاسبات و فرمول‌های ریاضی و به طور کل داده­های کمی و کیفی است. در واقع روش تبیینی به دنبال ارائه دانش نوین یا توصیف یک فرایند و یا توسعه یک مفهوم دانشی جدید است و نتایج نشان می‌دهد هوش طراحی خودکار نما می­تواند چیدمان عناصر اصلی سازنده نما را از پلان‌های معماری به کمک الگوریتم یادگیری ماشین (KNN و K- means) درک و خوانش نماید و توسط فرمول­های فاصله­سنجی چیدمان عناصر را انجام دهد و ضوابط و مقررات ملی ساختمان مرتبط با طراحی نما را نیز در فرایند ترسیم با استفاده از سیستم‌های خبره اعمال نماید.
 
دکتر رضا باباخانی، دکتر آزاده شاهچراغی، دکتر حسین ذبیحی،
سال ۱۴، شماره ۳۸ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

اکنون ایجاد ادراک در نرم‌افزارهای رایانه‌ای از مهم‌ترین چالش‌های معماری دیجیتال است. چرا که نرم‌افزارهای رایانه‌ای از مهم‌ترین ادوات معماران و یا طراحان به شمار رفته و به‌صورت گسترده در زمینه طراحی پروژه‌ها، به کار گرفته می‌شوند. در طراحی به کمک نرم‌افزارهای دیجیتالی، رسیدن به طرح و چیدمان بهینه یکی از مراحل مهم و تأثیرگذار به شمار می‌رود. اما نرم‌افزارهای رایانه‌ای هیچ شهود ذاتی در مورد فرایند طراحی ندارند و این علت اصلی عدم واگذاری فرایندهای طراحی به رایانه‌ها است. ازاین‌رو هدف این پژوهش تبیین روشی محاسباتی مبتنی بر نمونه داده‌های کمی و کیفی برای ایجاد شهود نسبی در ماشین‌ها از طریق ترکیب الگوریتم‌های تکاملی و یادگیری ماشین است. روش پژوهش کمی و کیفی در بستر الگوریتم‌های ژنتیک (Genetics)، یادگیری ماشین (k-means clustering) و همچنین یادگیری مبتنی بر نمونه (instance based) است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد برخلاف روش‌های مبتنی بر ترکیب الگوریتم‌های ژنتیک و برنامه‌نویسی ژنتیک می‌توان با ترکیب سه الگوریتم ژنتیک، یادگیری ماشین و مبتنی علاوه بر ایجاد شهود نسبی در ماشین‌ها، دقت و سرعت تولید نقشه‌ها را افزایش داد. همچنین ویژگی دیگر روش پیشنهادی، نرخ یادگیری نزدیک به نود درصد در شناسایی و ارائه طرح‌ها است. البته تولید پلان توسط رایانه‌ها در گام‌های اولیه خود است و هنوز فرایند طولانی لازم دارد تا این گام توسط رایانه‌ها به طور کامل برداشته شود.



صفحه ۱ از ۱