عیسی حجت، صفیه شاه حسینی، سال ۸، شماره ۱۵ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
محیطهایی که کودک در آن حضور مییابد در شکلگیری شخصیت، رفتار کودک و رشد همه جانبه او مؤثراست. محققان نتیجه گرفتهاند که تجربیات تفریح و بازی در آمادهسازی کودکان برای تلاش، حلمسئله و انجام فعالیتهای خلاقانه موثراست. در محیطهای بازی کودکانه فعلی، فضاهایی داریم که فرصتی در اختیار کودک قرار نمیدهند که خود تفکرکند و پرسشگرباشد و از محیط بیاموزد. این پژوهش، محیط بازی کودکان ۶ تا ۱۲ سال را مورد بررسی قرارداده و به این مسئله میپردازد که کودکان چه نیازهایی در این محیطها داشته و راهکارهای طراحی محیطی مطلوب جهت بازیکردن و سرگرمیهای موردعلاقه کودکان چیست که این فضای بازی در ارتقاء خلاقیت کودک نیز مؤثرباشد؟ برای دستیابی به اهداف مذکور از روش پژوهش آمیخته استفاده شده است و نقاشی ۶۰ کودک ۶ تا ۱۲ ساله (پندار کودک از فضای بازی مورد علاقه خود) در دو گروه دختر و پسر، به همراه مشاهدات انجامشده در رفتار کودکان، در محیط نرمافزاری Atlas Ti مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفتهاست. نتایج بهدستآمده، حاکی از آن است که کودکان در پندار خود محیط بازی موردعلاقه خود را چطور ترسیم میکنند که با درنظرگرفتن این نیازها و ادغام آن با راهکارهای استخراج شده از تحقیقات پیشین در زمینه ارتقاء خلاقیت کودکان، میتوان راهکارهای طراحی فضای بازی کودک درجهت ارتقاء خلاقیت آنها پیشنهادداد تا سبب ایجاد محیطی مطلوبتر فضای بازی کودکان شد. این راهکارها شامل توجه به حضور عناصرطبیعی (طبیعت)، حیوانات، مبلمان، دید و منظر، جزئیاتبصری، فضاهای متنوع (باز، نیمه باز و بسته)، بازیهای متنوع (فردی و گروهی)، توجه به گروه سنی و جنسی و فراهم آوردن شرایط آزادی برای کودکان است.
پرگل چپ نویس، مهین نسترن، محمد جواد نوری، سال ۱۰، شماره ۲۲ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
بازی دوران کودکی جهت توسعه مهارتهای شناختی، روانی و جسمانی، ضروری است. زمینهای بازی، فضاهایی هستند که فرصتهای لازم برای توسعه مهارتها و نیازهای اساسی کودک مثل؛ ارتباط با طبیعت، بازی و فعالیت و ... را فراهم میکنند. حضور کودک در این فضاها، نیازمند الزاماتی است تا محیطی ایمن و امن را برای او فراهم آورد. در همین راستا، هدف این پژوهش، شناسایی شاخصهای مؤثر بر کیفیت فضاهای بازی کودکان، ارزیابی عوامل مؤثر بر ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی بهعنوان یکی از مهمترین کیفیات فضاهای بازی کودکان، ارائه چارچوب طراحی جهت افزایش ایمنی و امنیت کودکان و در راستای ارتقای کیفیت محیطی فضای بازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. تحلیل عاملی اکتشافی بهعنوان مدل تحلیل، جهت نیل به هدف پژوهش استفاده شده است. در این پژوهش، فضای بازی بوستان کودک شهر اصفهان بر اساس ۳۵ شاخص اثرگذار بر ایمنی و امنیت کودکان، بررسی شده است و تعداد ۳۰۰ نفر از والدین کودکان حاضر در فضای بازی، مورد تحقیق واقع شدهاند که با توجه به مقادیر مربوط به نتایج آزمونهای کیسر-میر-اولکین و بارتلت، تعداد حجم نمونه جهت انجام پژوهش، تأیید شده است (۷۴۶/۰ KMO= و ۰۰۰/۰ SIG=).نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن بوده که عوامل تأثیرگذار در ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی بوستان کودک به ترتیب اولویت عبارت هستند از؛ ۱. آسایش اقلیمی در فضای بازی کودکان، ۲. وضعیت کفسازی زمین بازی، ۳. ایمنی کودکان در استفاده از وسایل بازی و فضای سبز تعبیهشده در آن، ۴. نحوه نورپردازی فضای بازی و انطباق پوشش گیاهی با آن، ۵. فاصله از کاربریها و عملکردهای سازگار، ۶. شرایط حضور والدین در فضای بازی و مراقبت و نگهداری از آن، ۷. آگاهی کاربران فضای بازی از شرایط فضای بازی و پیرامون آن، ۸. آسیبپذیری کودکان در مقابل تجهیزات بازی و پوشش گیاهی، ۹. امکان نظارت بر کودکان و فعالیت آنها در فضای بازی، ۱۰. وجود آلودگیها در فضای بازی یا مجاورت آن. در انتها سعی شده تا بر اساس یافتههای بهدست آمده و شناسایی نقاط ضعف اصلی فضای بازی بوستان کودک، به ارائه پیشنهاداتی برای این موارد در راستای ارتقای ایمنی و امنیت پرداخته شود.
آرزو حسینی، مجید صالحی نیا، مینو شفایی، بهرام صالح صدق پور، سال ۱۱، شماره ۲۷ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
رشد روزافزون جمعیت شهرها از یکسو و افزایش قیمت زمین از سوی دیگر، موجب ایجاد محیطهای مسکونی پرتراکم شده است. زندگی در چنین فضاهایی، اثرات منفی بر سلامت فردی و اجتماعی ساکنان گذاشته است. کودکان بهعنوان آسیبپذیرترین گروه جامعه، در مقابل دگرگونی محیط فیزیکی و اجتماعی، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. بیشتر پژوهشهای اخیر، بر ویژگیهای زمینهای بازی شهری تمرکز دارند؛ در حالی که کمبود زمین بازی در مجتمع مسکونی، لزوم توجه به طراحی عرصه میانی مجتمع مسکونی برای بازی کودکان را تأیید کرده است. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال دستیابی به مدل انگیزش بازی کودک در عرصه میانی مجتمع مسکونی با استفاده از رویکرد ترکیبی است. مبانی نظری پژوهش با رویکردی کیفی و با هدف جستجوی ویژگیهای کالبدی- عملکردی و شناختی- رفتاری مؤثر در ایجاد و افزایش انگیزش بازی کودک تدوین شدهاند و چگونگی تأثیر هر یک از این ویژگیها از تبدیل دادههای کیفی به کمی حاصل شده است. در این راستا، با بهکارگیری روش پیمایشی بر مبنای تکنیک دلفی، پس از ساخت و اعتباریابی ابزار تحقیق، در آغاز، نگرش ۲۰ متخصص و در ادامه ۱۰۰ نفر از متخصصین مورد پرسش قرار گرفت. در نهایت، شش عامل مؤثر بر انگیزش بازی کودک شامل؛ نظارتپذیری، خوانایی محیط کودکمحور، عوامل محرک طبیعی، تعاملات اجتماعی (نسلی- بین نسلی)، سرزندگی محیط و نیز تحریک حواس به روش تحلیل عاملی (نرمافزار SPSS۲۳) استخراج شدند. در ادامه، بر اساس ارتباط متغیرهای مذکور، مدلی فرضی به کمک نرمافزار "ایموس ۲۳" پیشنهاد شد و سپس رابطه و میزان تأثیر عوامل بر یکدیگر به روش تحلیل مسیر بهدست آمد و در نهایت، مدل فرضی پیشنهادی اصلاح شد. بر اساس تحلیل مدل بهدستآمده، روابط متغیرهای پژوهش تفسیر شد؛ بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مذکور، نشاندهنده رابطه میان ویژگیهای شناختی- رفتاری و ویژگیهای کالبدی- عملکردی است که میتواند در قابلیت بازیانگیزی عرصه میانی مجتمعهای مسکونی مؤثر افتد. در پایان، مدل نهایی رابطه بین متغیرهای کالبدی- عملکردی و متغیرهای شناختی- رفتاری ارائه شد.
فضای بازی از جمله فضاهای مورد علاقهی کودک است که بر حالات روانی کودک تأثیر میگذارد و طراحی مناسب این محیطها میتواند سبب ارتقاء هوش هیجانی در آنان گردد. هوش هیجانی ظرفیت یا توانایی سازماندهی احساسات و عواطف خود و دیگران، برای برانگیختن خود و کنترل موثر احساسات خود و استفاده از آنها در روابط با دیگران است. هدف اصلی مقاله حاضر، طراحی فضایی برای بازی کودکان با تأثیرپذیری از عواملی نظیر محیط طبیعی و مصنوع با تاکید بر ارتقاء بهرههای هوشهای هیجانی و اجتماعی در سالهای اولیه زندگی کودکان است و به این مسأله میپردازد که کودکان چه نیازهایی در این محیطها داشته و آیا میتوان با ارائه الگوی فضایی خاص، محیطی مطلوب جهت افزایش هوش هیجانی کودکان بهوجود آورد. برای رسیدن به هدف مذکور، با استفاده از پژوهش آمیخته، بررسی ۱۰۰ کودک در دو گروه (کودکانی که محیط بازی را تجربه و کودکانی که بازی در چنین محیطهایی را تجربه نکردهاند)، به همراه پرسشنامه هوش هیجانی بار_آن۱ و همچنین پرسشنامهای در ارتباط با تأثیر معماری و محیط بازی بر عملکرد و دقت کودک و مشاهدات در محیط نرمافزار Spss مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدست آمده، حاکی از آن است که کودکان در هر دو گروه، دارای نیاز مشترک میباشند که با در نظر گرفتن این نیازها و ادغام آن با راهکارهای استخراج شده از تحقیقات پیشین در زمینه رفع کمبودهای موجود در محیطهای بازی کودکان، میتوان راهکارهایی خاص، برای طراحی فضای بازی کودکان پیشنهاد داد که سبب ایجاد محیطی مطلوبتر در جهت رشد هوش هیجانی و اجتماعی گردد. اهم این راهکارها شامل انعطافپذیری محیط کالبدی، تنوع فضایی، تزئینات و مبلمان مناسب و دید به محیط طبیعی میباشند، که با بکارگیری این معیارها، فضاها را به گونهای طراحی نمود، که هوش هیجانی و اجتماعی در کودکان ارتقاء یابد.