logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای محمدی آچاچلویی

علیرضا کوچکزایی، محسن محمدی آچاچلویی، حمید فرهمند بروجنی،
سال ۴، شماره ۸ - ( پاييز و زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده

آثار چرمی، دارای ساختار آسیب‌پذیر آلی هستند و در ادوار مختلف تاریخی، نمونه‌های معدودی از آن‌ها برجای مانده‌است. به‌همین دلیل، مطالعه و حفاظت این آثار از اهمیتی خاص برخوردار است. طی آواربرداری سال ۱۳۸۵ در محوطه قلعه‌کوه قاین مربوط به عصر سلجوقی، تعدادی اثر چرمی نادر کشف‌ شد. آثار چرمی با این قدمت و مکشوفه از محیط‌های مدفون، نیازمند بررسی دقیق ساختاری است. میزان و نوع چربی آزاد موجود در چرم نیز، در شناخت بهتر شیوه چرم‌سازی گذشته و آشنایی با منابع تهیه مواد اولیه این فرایند، حائز اهمیت است چراکه درکی صحیح از فرایندهای فرآوری چرم در این دوره تاریخی به ‌دست ‌می‌دهد. بنابر آنچه بیان ‌شد، شناسایی منبع روغن استفاده‌شده در چرم‌سازی، مسأله‌ای است که نگارندگان پژوهش حاضر درصدد پاسخ‌گویی به آن هستند. در این‌راستا، یک مشک چرمی یافت‌شده از قلعه‌کوه قاین با هدف شناسایی نوع چربی استفاده‌شده در روغن‌دهی آن، مطالعه گردیده ‌است. بدین منظور نخست، چربی موجود در چرم با استفاده از حلال دی‌کلرومتان در سوکسله استخراج و با بهره‌گیری از طیف‌سنجی مادون قرمز و به روش طیف‌بینی انعکاس کل تضعیف‌شده (ATR-FTIR)، ارزیابی‌ شد. این بررسی‌ها براساس نوارهای جذبی موجود در طیف به ‌دست ‌آمده از نمونه و مقایسه آن‌ها با نوارهای جذبی طیف‌های حاصل از روغن‌ها و چربی‌های طبیعی استفاده‌شده در چرم‌سازی، صورت ‌پذیرفت. نتایج این بررسی، نشان‌دهنده وجود ۵۸۲/۴ درصد چربی آزاد در نمونه آزمایشی بود که با‌ توجه ‌به مدفون‌بودن اثر درطول زمان در محیط خشک، میزان بالایی تلقی می شود و بیانگر استفاده از روغن و چربی برای تولید چرم است. درواقع، این امر نشانگر استفاده از روغن برای آب​گریز‌ کردن مشک بنابر کاربرد آن است. همچنین، براساس طیف‌های مادون قرمزِ حاصل از چربی استخراج‌شده و مقایسه آن با طیف‌های دیگر روغن‌ها و چربی‌ها، نوع چربی استفاده‌شده به ‌احتمال بسیار، چربی حیوانی؛ حاصل از پیه گوسفند یا گاو بوده است.
خانم مهری قبادی، دکتر حسین احمدی، دکتر سید مجید مرتضوی، آقای محسن محمدی آچاچلویی،
سال ۵، شماره ۹ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

بااینکه موضوع پاکسازی و شستشوی بافتهها و منسوجات تاریخی در حوزه حفاظت و مرمت زمان زیادی است که مطرح شده اما همچنان یکی از مهمترین و چالشانگیزترین مباحث در این حیطه است. بسته به ویژگی‌های متفاوت شویندهها، فرمولاسیون شستشو نیز برای پارچه‌های گوناگون، متفاوت خواهد بود. شوینده‌های صنعتی و تجاری به دلیل دارا بودن مواد افزودنی گوناگون و تغییرات فرمولاسیون در طول زمان، فاقد شرایط لازم و مطلوب جهت استفاده در حوزه حفاظت و مرمت هستند. انتخاب شوینده‌ای متناسب با شرایط آثار پارچه‌ای تاریخی و ویژگی‌های فیزیکی آنها، بایستی در دستورکار حفاظت‌گر قرار گیرد.شوینده مورد استفاده لازم است از سویی بدون آسیب رساندن به پارچه میزان پاک‌کنندگی مناسبی داشته باشد و از سویی دیگر اثر نامطلوبی بر روی الیاف منسوج، در دراز مدت ایجاد نکند. با توجه به کاربرد گسترده ماده فعال‌سطحی سدیم لوریل اتر سولفات (ماده فعال‌سطحی آنیونی) در اکثر شوینده‌ها و در دسترس و مقرون به صرفه بودن آن، در این پژوهش، کوشش شد با بررسی معایب و مزایای این ماده فعال‌سطحی در ترشویی پارچههای پنبهای تاریخی، مناسبت آن مورد ارزیابی قرار گیرد. در راستای دستیابی به این هدف، لازم است قابلیت پاکسازی‌ و تأثیرات تخریبی آن در پاکسازی پارچه‌های پنبه‌ای ارزیابی شود. روش پژوهش براساس تحلیلی- مقایسه‌ای و شیوه گردآوری دادهها از طریق آزمایشهای مربوطه نظیر تهیه طیف مادون قرمز- انعکاس کلی تضعیف‌شده، تعیین میزان مقاومت کششی، رطوبت تعادلی، هدایت الکتریکی، ضریب شکست نوری، رنگسنجی و pH بوده‌است. مراحل انجام این پژوهش بدین گونه بود که پارچه‌های پنبه‌ای پیرسازی شده توسط شوینده حاوی ماده فعال‌سطحی مورد نظر، سدیم کربوکسی متیل سلولز و اتیلن دی‌آمین تترا استیک اسید شسته شدند و قبل و بعد از شستشو مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که ماده مذکور تأثیر تخریبی بر سلولز نداشته و در شستشوی پارچههای پنبهای تاریخی قابل استفاده است.
علیرضا کوچکزایی، حسین احمدی، محسن محمدی آچاچلویی،
سال ۵، شماره ۱۰ - ( پاييز و زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین دلایل خشکی چرم‌های تاریخی، تخریب چربی آزاد موجود در ساختار آنهاست، که کمتر مورد‌مطالعه قرار گرفته‌است. ازاین‌رو شناخت فرایند تخریب چربی چرم، به‌عنوان یکی از ترکیبات مهم افزودنی در فرایند فرآوری چرم، با هدف درک هرچه بهتر آسیب‌های وارده به آثار چرمی که زمینه‌ساز انتخاب راه‌کار صحیح برخورد با آثار است، اهمیت و ضرورت می‌یابد. لذا در این پژوهش، چربی آزاد موجود در ۷ نمونه چرم مورد‌استفاده در ساخت یک مشک منسوب به دوره سلجوقی و مکشوفه از محوطه تاریخی قلعه‌کوه قاین، با هدف ارزیابی تخریب آنها، بررسی شد. دراین‌راستا، پس از استخراج چربی آزاد نمونه‌های تاریخی با استفاده از حلال دی‌کلرو متان در دستگاه سوکسله، مطالعه ساختاری به‌روش طیف‌بینی انعکاس کل تضعیف‌شده تبدیل فوریه مادون قرمز (ATR-FTIR)، انجام گرفت. این روش باتوجه‌به مشخص کردن ویژگی‌های ساختاری و مولکولی چربی براساس ارتعاش مولکولی پیوندهای موجود در ساختار آن، جهت ارزیابی ویژگی‌های ساختاری و تغییرات آن، مفید است. پیه گوسفند نیز، به‌منظور مقایسه طیف مادون قرمز آن، با چربی نمونه‌ها، بررسی شد. براساس نتایج حاصل، تمام نمونه‌ها اکسید شده‌‌بودند و این آسیب منجر به تغییر در ساختار چربی و تشکیل محصولات ثانویه اکسیداسیون شامل ترکیبات کتونی، آلدهیدی، الکلی و اسید کربوکسیلیک گردیده بود. در برخی نمونه‌ها، علاوه‌بر اکسیداسیون، نیتراته و سولفاته‌شدن چربی‌ها نیز مشهود بود. براین‌اساس، یکی از مهم‌ترین دلایل تشدید خشکی نمونه‌های چرم مورد‌مطالعه، اکسیداسیون و تخریب چربی آزاد آنها بود. ازطرفی محصولات اکسیداسیون چربی، در تخریب ساختار پروتئینی چرم نیز دخیل هستند و گسترش آسیب‌های آن را درپی دارند.


حسین احمدی، کامبیز پورطهماسی، محسن محمدی آچاچلویی،
سال ۸، شماره ۱۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده

شناسایی گونه های چوب به کار رفته در اجزای سازه ای بناهای تاریخی در جهت شناخت تکنیکی اجزای به کار رفته در این آثار از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، هفت بنای تاریخی در استان های البرز، اصفهان و آذربایجان شرقی مربوط به دوره های صفوی و قاجار مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه‌برداری‌ها از اجزای باربر چوبی سازه‌های تاریخی انجام شد به نحوی که موجب آسیب بصری و مکانیکی در سازه‌ها نشود. آماده سازی نمونه های برای تهیه مقاطع میکروسکوپی و مطالعه آنها بر اساس استاندارد IAWA صورت پذیرفت. بررسی مقاطع میکروسکپی در تمامی نمونه ها نشان دهنده ویژگی هایی است که با مشخصات آناتومیک خانواده Salicaceae و جنس صنوبر (Populus spp) مطابقت دارد. با توجه به اینکه محدوده‌های جغرافیایی مربوط به نمونه‌های مورد مطالعه نزدیک به رویشگاه-های گونه‌های Populus alba L و Populus nigra L است، می‌توان گفت که به احتمال زیاد این نمونه‌ها یکی از این دو گونه می‌باشند. این گونه ها که در زمره درختان سریع الرشد و بومی ایران به حساب می‌آیند دارای چوبی راست تار، بافت ریز، یکنواخت و دانسیته پایین هستند و از گذشته تا کنون استفاده‌های مختلفی داشته اند. طول دوره بهره برداری کم، سهل الوصول بودن، سبکی، ویژگی های مناسب فیزیکی و توان تحمل تنش های مکانیکی بالاموجب استفاده از آنها در ساختارهای معماری در گذشته شده است. این امر نشان دهنده این موضوع است که معماران با شناخت مناسب تجربی از ویژگی های فیریکی این چوب‌ها، اقدام به بکارگیری از آنها در سازه ها نموده اند.


دلوان قبادی، مهرناز آزادی بویاغچی، سید مجید مرتضوی، محسن محمدی آچاچلویی،
سال ۱۳، شماره ۳۵ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

در حوزه حفاظت و مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی، اهمیت آثار تاریخی پارچه‌ای بر کسی پوشیده نیست. پارچه‌های پنبه‌ای تاریخی بخاطر ساختار آلی سلولزی در معرض اکسایش خودبخودی نیز قرار دارند و حتی در محیط ایزوله نیز فرایند تخریب متوقف نخواهد شد. نگهداری آثاری چنین حساس در شرایط نامطلوب انبار موزه، تخریب را سرعت بخشیده و چنانچه بتوان روشهایی برای کاهش سرعت تخریب سلولز یافت، کمک بزرگی به حفاظتگران این حوزه در نگهداری مطلوب این آثار خواهد کرد. روند تخریب سلولز علاوه بر تغییرات بصری که حاکی از تغییرات و فعل و انفعالات شیمیایی در ساختار بسپار سلولز است، با بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی سلولز نیز قابل ردیابی است موضوع استفاده از آنتی‌اکسیدان‌ها در حفاظت مواد از اکسایش در بسیاری از صنایع همچون صنایع نساجی، شیمیایی، پلیمر، غذایی و دارویی مطرح بوده و پژوهشگران به بررسی تأثیر مواد مختلف در کاهش روند اکسایش و تخریب کالاهای صنایع بیان شده، اقدام می نمایند. با توجه به کاربرد گسترده توکوفرول(ویتامین E) در زمینه‌های نساجی، پلیمر غذایی و دارویی، در این پژوهش، کوشش شد با بررسی معایب و مزایای این ماده آنتی‌اکسیدان در حفاظت آثار پارچه‌ای پنبه‌ای تاریخی، مناسبت آن مورد ارزیابی قرار گیرد. در راستای دستیابی به این هدف، لازم است اثربخشی آن در کاهش سرعت اکسایش سلولز با گذشت زمان و تأثیرات تخریبی آن در پارچه‌های پنبه‌ای ارزیابی شود. روش پژوهش براساس تحلیلی- مقایسه‌ای و شیوه گردآوری دادهها از طریق آزمایشهای مربوطه نظیر تهیه طیف مادون قرمز- انعکاس کلی تضعیف‌شده، تعیین میزان مقاومت کششی، رنگسنجی و pH بوده‌است. مراحل انجام این پژوهش بدین گونه بود که پارچه‌های پنبه‌ای پیرسازی شده با غلظتهای مختلفی از توکوفرول تیمار شدند و قبل و بعد از پیرسازی تسریعی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که ماده مذکور تأثیر تخریبی بر سلولز نداشته و برای استفاده به عنوان آنتی‌اکسیدان در پارچههای پنبهای تاریخی قابل استفاده است.


 

صفحه ۱ از ۱