محمد علی شیخ الحکمایی، شروین میرشاهزاده، سید غلامرضا اسلامی، زهرا فنایی، سال ۱۱، شماره ۲۶ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
معماری ایران تحت تأثیر حمله مغولان و سیطره آنان بر سرزمین ایران، دستخوش تغییرات زیادی شد. این تغییرات بهویژه در بناهای مذهبی بهجامانده از قبل، بهوفور دیده میشوند. تغییرات رخداده گاه انسجام فضایی بنا را چنان بر هم زدهاند که رابطه پشتوانههای دینی-مذهبی این بناها با ویژگیهای کالبدی آنها کاملاً مغشوش به نظر میرسد. از اینرو، پژوهش حاضر بر آن است تا به موازات هم از دو جهت به تبیین موضوع بپردازد؛ نخست با بررسی تحولات تاریخی در این دوره، گرایشهای اعتقادی مردم و حاکمان وقت را بازخوانی کرده و دریابد با تغییرات اعتقادی در حکام ایلخانی، چه دگرگونیهایی بر بناهای مذهبی این دوره به وجود آمدهاند؟ پژوهش در این بخش به روش تاریخی مبتنی بر شواهدی از متون و اسناد تاریخی است. در بخش دوم، شش نمونه شاخص بناهای بهجامانده از این دوره، مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش به کمک مطالعات میدانی، مؤلفههای تغییریافته در بناها شناسایی و دستهبندی شده و چگونگی این تغییرات روشن شد. مقاله حاضر نشان میدهد در آغاز سده هفتم هجری تحت تأثیر درگیریهای مذاهب شافعی و حنفی، تخریب عمدهای در بناهای وابسته به این مذاهب صورت گرفت. در ادامه به واسطه از بین رفتن گرایش اعتقادی غالب در حکومت مرکزی و رواج اعتقاد به شمنیسم و بودایی، معابدی از این دست ساخته شدند. در نیمه دوم سده هفتم ه.ق. ادیان مسیحی و یهودی به واسطه تمایل حکام وقت، امکان اشاعه بیشتری یافتند و متعاقب آن، بناهای دینی جدیدی احداث شدند و در مواردی بناهای جدید، بر پایه بناهای مذهبی تخریبشده پیشین ساخته شدند. نهایتاً در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ه.ق. درگیری بین مذاهب مختلف سنی و شیعه کاهش یافت و ساختوساز ابنیه مذهبی نیز رواج بیشتری داشت. نتایج این تحقیق نشان میدهند همانطور که گرایشهای اعتقادی حکام ایلخانی در این دوره بارها تغییر نموده، بناهای مذهبی نیز با تغییرات زیادی چه در سازمان فضایی و چه در تزئینات و نقوش مواجه شدهاند.
محمد شیخ بهائی، محمدباقر کجباف، شهاب کریمی نیا، زهرا فنایی، سال ۱۳، شماره ۳۵ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
سیمای شهری و فرم نمای اصلی خانهها بعد از انقلاب اسلامی دستخوش تغییراتی شده و انسجام و یکپارچگی خود را از دست داده که تحت تأثیر جهانی شدن و دوره مدرن بوده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش فردگرایی، بهعنوان یکی از مولفههای دوره مدرن و یکی از عوامل مؤثر بر فرم نمای اصلی خانههای شهر اصفهان در بازه زمانی از سال ۱۳۵۷ تا آخر سال ۱۳۹۶ شمسی میباشد. در این تحقیق ۱۳۵ خانه در شهر اصفهان انتخاب و پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از اسناد کتابخانهای و مطالعات میدانی انجام شده است و یافتهها طبق روش کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر، تحلیل شدهاند. تا کنون مطالعات زیادی درباره اثر متقابل محیط و انسان بر یکدیگر انجام شده، ولی بررسی اثر فردگرایی بر نمای ساختمانها برای اولین در این تحقیق انجام شد. در سنت اعتبار بر پایه خانواده بود ولی در دوره مدرن این اعتبار فردی شد لذا خانهها خصلت فردگرایی خود را با متمایز بودن فرم نما از سایر خانهها و نیز نمایش آن بیان میکنند. بین سالهای ۱۳۵۷ الی ۱۳۷۱تمایز بین خانه ها از نظر فرم بسیار کم بود در سالهای ۱۳۷۲ الی ۱۳۹۱ تمایل به ایجاد تمایز در شکل نما و در بعضی موارد، مصالح افزایش مییابد و در بین سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ آخر تحقیق هیچ دو خانه ای از نظر فرم شبیه به هم نبودند و مصالح گران قیمت علاوه بر شکل متفاوت موجب متمایز شدن خانهها میشد. خانهها در سالهای ابتدایی تحقیق درونگرا بودند که با گذشت زمان روند تغییر یافته و خانه ها برونگرا شدند به نحوی که در ۱۵ سال آخر دوره تحقیق تمام نمونه های جمع آوری شده برونگرا بودند. تحقیق نشان داد که تمایل به بیشتر دیده شدن خانه با انتخاب زمینهایی که بیشتر با گذر در ارتباط هستند در دوره تحقیق افزایش معناداری داشته است.