دکتر یاسر حمزوی، سال ۰، شماره ۰ - ( شماره هاي اتي ۱۴۰۴ )
چکیده
هر کدام از آرایههای معماری در یک فضا یا بنای مشخص، جهت مرمّت باید با آرایههای معماری اطرافش دیده شود و مورد بررسی قرار گیرد. نباید هرکدام از آرایههای معماری یا بخشی از آن را بصورت جداگانه و انفرادی دید و در مورد آن در خصوص مداخلههای مرمتی و چگونگی نمایش، تصمیمگیری نمود و یا اینکه از ساختار معماری جدا کرد و در مکان دیگری در معرض نمایش قرار داد. با تکیه بر مطالعات و بررسیهای انجام شده در پژوهش حاضر، این نظریه در خصوص گونهای از دیوارنگارهها نمیتواند بدون بروز مشکل اعمال شود. دیوارنگارههای بومپارچهای که همسو و هماهنگ با ساختار معنایی فضای معماری نیستند، از این قاعده مستثنی میشوند. در این خصوص پرسشهایی مطرح میشود: ارتباط و تأثیر نیت خالق اثر و چگونگی خلق دیوارنگارههای بومپارچه در چگونگی مرمت و نمایش آنها چیست؟ نظریۀ نحو، چه جایگاهی در حوزۀ حفاظت و مرمت دیوارنگارههای بومپارچه میتواند داشته باشد؟ در این راستا هدف از پژوهش پیشرو، تبیین نظریه نحو در حوزۀ حفاظت و مرمت آرایههای معماری ایران و بهویژه دیوارنگارههای بومپارچۀ ایران با توجه به ویژگی دوگانۀ این آثار و همچنین تفسیر مناسب و متناسب نظریۀ نحو است.در پژوهش حاضر با تدقیق مفهوم نحو به مطالعۀ منابع مکتوب در این خصوص پرداخته شده تا بتوان با توجه به ویژگی دوگانۀ دیوارنگارههای بومچه، ارتباط این آثار را با ساختار معنایی فضای معماری بررسی کرد. پژوهش پیشرو یک پژوهش توسعهای است و نوع پژوهش پیشرو از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعهای است. در نتیجۀ پژوهش حاضر، دیوارنگارههای بومپارچه از نظر چگونگی ارتباط با ساختار معنایی فضای معماری به دو دسته تقسیم میشوند. دیوارنگارههای بومپارچهای که همسو و هماهنگ با ساختار معنایی فضای معماری نیستند نظریۀ نحو در مورد این آثار لازم الاجرا نیست. نظریه نحو، به عنوان رویکردی نوین در مرمت دیوارنگارههای بومپارچه، میتواند به حفظ و تقویت ساختار و سازماندهی درونی این آثار ارزشمند کمک کند.
چکیده
گچ و ملات گچی، یکی از پیچیدهترین و خاصترین مصالح ساختمانی سنتی ایران به شمار میرود که هنرمندان گچبر ایران در طی دو هزار سال گذشته، گاهی با کم و زیاد کردن نسبت آب به گچ در ملات و گاهی با ورز دادن کم یا زیاد ملات و گاهی با افزودن مواد معدنی و آلی به ملات گچ بهعنوان مکمل، بهخوبی توانستهاند با تغییر در ویژگیهای استحکامی و همچنین زمان گیرش ملات گچ، آثار بسیار متنوع با تکنیکهای مختلف بهعنوان آرایه معماری خلق کنند. اوج هنر گچبری در دوران اسلامی، سده هشتم ه.ق. است. یکی از بناهای این دوره در یزد، بقعه سیدشمسالدین، دارای آرایههای گچی برجسته و قالبی کمنظیری است. از جملۀ این آرایههای گچی، کتیبه گچی در ایوان بنا است که در سه ضلع امتداد یافته و متأسفانه بخشهایی از آن به مرور زمان از بین رفتهاند. برای حفاظت صحیح این کتیبه گچی ارزشمند، لازم بود مطالعات ساختارشناسی و فنشناسی بر روی آن انجام شود تا در مرحله بعد بتوان آسیبهای وابسته به ساختار و فرآیند فرسایش آن را به صورت دقیق و علمی بررسی نمود و شناخت. هدف از پژوهش پیش رو، شناخت فنی ملات گچی کتیبۀ ایوان این بنا است. در این راستا، از عمق و سطح کتیبه گچی، آرایه گچی قالبی و همچنین بستر گچی زیر این آرایه، نمونهبرداری انجام پذیرفت که با استفاده از آنالیزهای XRD, XRF, SEM-EDS به ارزیابی و مقایسه میان این ملاتها اقدام شد. نتایج حاصل از پژوهش گویای این مهم هستند که عمق و سطح کتیبه گچی از نظر ساختاری با یکدیگر متفاوت است که بخشی از تفاوت، مربوط به زمان عملآوری و اجرای کتیبه بوده و بخشی نیز مربوط به فرآیند فرسایش ملات است. فرسایش و تغییرات ساختاری در عمق کتیبه، بیشتر از سطح بوده که باعث کم شدن استحکام آن شده است و از دلایل اصلی آن، نفوذ رطوبت و نمکهای محلول از سمت دیوار تکیهگاه به عمق کتیبه گچی است.
چکیده
تمامی مراحل حفاظت از آثار تاریخی باید طبق معیارهایی انجام پذیرد که این معیارها در واقع جداکنندۀ صحیح از ناصحیح هستند. برخی از معیارها صورت کلی دارند و برای همۀ گونههای آثار تاریخی لحاظ میشوند و برخی از آنها اینطور نیستند و گاهی لازم است این معیارها متناسب با ویژگیها و شرایط اثر تعبیر و تفسیر شوند. در این راستا، پرسش پژوهش به این صورت مطرح میشود: جهت حفاظت از دیوارنگارههای بومپارچه در ایران چه معیارهای بنیادین(با چه تعبیر و تفسیری) میتوان مطرح نمود؟ لذا در این پژوهش سعی شده است با مرور منشورها، دستورالعملها و نظریّههای بینالمللی و همچنین بررسی تجربههای حفاظت و مرمّت دیوارنگارههای بومپارچه در خارج از ایران، معیارهای بنیادین حفاظت از دیوارنگارههای بومپارچه تبیین گردد تا بتوان با تکیه بر آن، مداخلههای صحیحی بر روی دیوارنگارههای بومپارچه انجام داد. همچنین با توجه به معیارهای پیشنهاد شده با تفسیری متناسب با ویژگیهای دیوارنگارههای بومپارچه، میتوان تحلیل صحیحی بر اقدامات حفاظتی و مرمتی سالها و دورههای گذشته بر روی این گونه آثار داشت. هدف از پژوهش پیشرو، تبیین معیارهای بنیادین حفاظتی دیوارنگارههای بومپارچه است. در این راستا، تحقیقی کاربردی-توسعهای با روش یافته اندوزی: الف: مطالعه متون تخصصی. ب: انجام مطالعات و بررسیهای میدانی. ج: بررسی و تحلیل نتایج حاصل از مطالعۀ متون تخصصی و مطالعات میدانی؛ انجام پذیرفته است. با تکیه بر مطالعات انجام شده و همچنین تحلیل آنها، معیارهای حفاظتی دیوارنگارههای بومپارچه(شناخت اثر قبل از هرگونه مداخله، حفظ اصالت اثر، حفظ یکپارچگی اثر، توجه به ویژگی دوگانۀ دیوارنگارههای بومپارچه، نمایش صحیح اثر) ارائه شده است که برای هر کدام از آنها، مثالهایی از آثار ایران و پیشنهادهای مرتبط جهت مداخلههای مرمتی و نمایش صحیح آثار نیز ارائه شده است. آثار تاریخی در دنیا هم از نظر ماده و فن ساخت و هم از نظر ارزشهای مختلف در بستر فرهنگی خلق اثر، تنوع زیادی دارد. به این دلیل در مجامع بینالمللی در خصوص معیارهای حفاظتی فقط به کلیات پرداخته میشود. بنابراین در خصوص دیوارنگارههای بومپارچه بهصورت مشخص به ارائه و تفسیر معیارهای بنیادین پرداخته شد.