دکتر اصغر جوانی، دکتر مریم قاسمی سیچانی، اقای بهمن فیزابی، سال ۵، شماره ۱۰ - ( پاييز و زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده
آرایههای معماری ایرانی– اسلامی، همواره برای پژوهشگران حوزه هنر و معماری بااهمیت بوده است. استاد قوامالدینبنزینالدین شیرازی (سالهای فعالیت ۲۴۸ – ۳۱۸ ه.ق.)، ازجمله معماران تأثیرگذار در حوزه معماری ایرانی– اسلامی و آرایههای وابسته به آن است که بهسبب مؤثربودنش در این حوزه، شخصیت وی مهم قلمداد میشود. این پژوهش بهمنظور کشف شیوه طراحی قوامالدین شیرازی در نقش و نوشته کوفی مُعقّلی، «مربع آیه ۸۴ سوره اسراء»(که دراین مقاله به اختصار نقش مربعی خوانده میشود)، واقع در زیارتگاه خواجهعبدالله انصاری که در گازرگاه هرات قرار گرفته، انجام شده است. هدف دستیابی به رابطه بین آرایه نقش مربعی و منبع الهامبخش آن است. پرسش این است: نظام طراحی قوامالدین در آرایه معماری نقش مربعی قرارگرفته در زیارتگاه خواجهعبدالله انصاری، بر چه مبنایی است؟
شیوه پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در گردآوری اطلاعات علاوهبر مراجعه به منابع تاریخی مکتوب و نوشتههای خواجهعبدالله انصاری، مشاهده نقش مربعی بهمثابه منبع دست اول معماری نیز، مدنظر بوده است.
با بررسی اطلاعات مختلف و تفاسیر انجامشده از نقش مربعی بهدست خواجهعبدالله انصاری در کتاب "صد میدان" ذیل میدان ارادت درمییابیم: آیه یادشده اشاره به اهمیت نیت در نماز دارد؛ نیتی که آداب معنوی نماز است؛ سفری که شروع آن با نیت پاک صورت میپذیرد و اگر در نیت خلل باشد کل سفر بیفایده خواهد بود. مفهومی که قوامالدین نیز بر پایه آن شالوده آرایه نقش مربعی را بنا مینهد. با مشاهده و بررسی نحوه قرارگیری این آیه در چهار طرف مربع و تکرار متن نماز در داخل مربع بهصورت کوفی مُعقّلی، درمییابیم قوامالدین ازطریق محاطکردن متن آیه "قل کل یعمل علی شاکلته" در اطراف مربع؛ مفهوم آیه مزبور را بهطور عینی به کل مطالب داخل مربع تسری داده و از این طریق، ترجمان بصری مفاهیم خواجهعبدالله را در قالب آرایه معماری عینیت بخشیده است.
امیراعلا عدیلی، عبدا... جبل عاملی، مهسا حیدری، سال ۶، شماره ۱۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده
دوران صفویه دورانی درخشان در تاریخ شهرسازی و معماری ایران است که کاخهای بناشده در این دوران از لحاظ معماری بسیار بااهمیت بوده و باقیماندههای آنها آثاری بسیار باارزش در متن شهرها هستند. حال اینکه، بعضاً کاخهای ویرانشده نسبت به کاخهای باقیمانده، برتریهای ویژهای داشتهاند. دریافت و تکمیل تصویری کالبدی و اجتماعی از شهر و بناهای تاریخی، با مراجعه به متون ادبی، تاریخی، عکسها و تصاویر بهجایمانده در دوره زمانی مشخصی از شهر امکانپذیر است.
دوران قاجاریه زمان حاکمیت مسعودمیرزا ظلالسلطان، در اصفهان بیتوجهی به معماری به اوج خود میرسد، تاحدی که به دستور وی آثار ارزشمند معماری ازجمله کاخ هفتدست، آیینهخانه و عمارت نمکدان، در باغ سعادتآباد با خاک یکسان شدند؛ که در این پژوهش بر بازآفرینی تصویری کاخ آیینهخانه تأکید شدهاست. در این مقاله نقشههای اولیه بنای صفوی که در دوره قاجار ترسیم شدند و همچنین پلان دوره قاجار همراه با تغییرات در این دوره، مجدداً در مقیاس واقعی ترسیم شده و با تحلیل و مقایسه مدارک، عکسها و این نقشهها ارکان و اجزاء ساختمان کاخ صفوی تکمیل و نقشههای نهایی به صورت پلان، نماهای شرقی، غربی و جنوبی، ترسیم شده و مراحل شکلگیری کاخ به صورت سهبعدی نمایش داده شده است.
مقاله پیشرو از نوع تحقیق بنیادی- نظری است که اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانهای گردآوری شدند و با رویکرد قیاسی و استدلال موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نیز به روش تاریخی- توصیفی با استفاده از اسناد و مدارک معتبر و تحلیل محتوای متون تاریخی به شناخت و تحلیل کاخ آیینهخانه پرداخته میشود. با مقایسه و تحلیل بناهای مشابه دوران صفوی تصاویری تحلیلی از کاخ آیینهخانه، از سازه تا جزئیات معماری آن، با استفاده از نرمافزارهای کامپیوتری ارائه شدهاست. درنهایت، نتایج بهدستآمده میتواند ضمن کمک به تعیین محدوده و حفظ حریم ابنیه ازبینرفته، نشانههای مستندی را برای انجام تحقیقات باستانشناسی بعد فراهم آورد. همچنین به تکمیل تصویر شهر اصفهان در دوره صفویه و امروز و نیز تقویت جاذبههای فرهنگی و گردشگری شهر کمک شایانی خواهد شد.
مهران کاراحمدی، مصطفی کیانی، مریم قاسمی سیچانی، سال ۸، شماره ۱۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده – آموزش و پرورش، تحصیل و ترویج آن در میان اقلیتهای مذهبی، بخصوص ارامنه دردوران معاصر بسیار مورد توجه بودهاست. بدلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای منحصر بفرداصفهان از یکسو و وجود منطقه جلفا و حضور ارامنه و سایر اقلیتهای مذهبی از سوی دیگر، این شهر همواره کانون توجه دولتهای غربی و اقلیتهای مذهبی خارج از ایران گشته است. اهمیت بررسی این پژوهش از آن جهت است که سرآغاز تحولات آموزش و پرورش و شکلگیری مدارس به شیوه نوین دوره معاصردر شهر اصفهان، ریشه در تاسیس مدارس ارامنه وسایر مسیحیاناین شهر و پیشیگرفتن آنها در این مقوله نسبت به مسلمانان دارد. هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی معماری نمونههایی از مدارس ارامنه جلفای اصفهان با مدارس میسیونرهای فرانسوی دراین شهرمیباشد. روش پژوهش این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی- تطبیقی است. نتایج حاصل از این پژوهش به دو بخش کلی تقسیم میشود. بخش اول در ارتباط با تحولات تاریخی است که منجر به ایجاد یا احداث مدارس شده است.که خود به دو دسته تقسیم میشود: دسته اول عوامل صورت گرفته یا اشخاصی که در ایجاد و شکل گیری مدارس نوین ارامنه جلفا نقش داشتهاند که از این میان میتوان به نقش کلیساها، شکل گیری دوره رنسانس در اروپا، ارتباط ارامنه داخل کشور ایران با کشورهای اروپا و شرق آسیا از طریق فعالیتهای اقتصادی و حمایت مالی ارامنه داخل و خارج کشور اشاره نمود. دسته دوم عواملی که به ایجاد و احداث مدارس توسط میسیونرهای غربی(فرانسه) مربوط میشود که دراین میان سیاست دولت فرانسه بمنظور گسترش نفوذ خود در ایران از طریق فرهنگی وتبلیغ آموزههای دینی از اهم عوامل است. بخش دوم در ارتباط با سبک شناسی معماری مدارس معاصر اقلیتهای مذهبی در شهر اصفهان میباشد که سبک معماری در این بناها عمدتا بصورت تلفیقی از معماری کلاسیک سنتی ایران و معماری کلاسیک غربی مشاهده می شود.
جلفا، از محلات ارزشمند تاریخی اصفهان با قدمت صفوی است که به دلیل تفاوت فرهنگی- مذهبی شهروندان خود، بافت و معماری متفاوت از سایر محلات شهر دارد. مداخلات در بافتهای تاریخی با رویکردهای گوناگون در سراسر جهان در حال انجام هستند. پژوهش حاضر به منظور پاسخگویی به این سؤال که بناهای میانافزا در محله تاریخی جلفا چگونه باید باشند، شکل گرفت. پس از بررسی انواع مداخلات و با توجه به نقش کاربران در انواع توسعه، نگرش مردمگرایانه، بهعنوان راهکار مناسب امروزی انتخاب شد و از طریق پرسشنامهای که نظر ساکنین جلفا را درباره موضوع مورد بحث آزمود، انجام پذیرفت. در مورد بحث و نیاز به تفسیر و تحلیل مقولات گوناگون در ارتباط با ابنیه، از روش کیفی استفاده شده و در زمینه ارزیابی بناهای میانافزا در بافت، از قالب پرسشنامه بهره گرفته شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانهای است. در تدوین پرسشنامه، تصاویر مربوط به بافتهای گوناگون از جمله جلفا با انواع گونههای مداخلات از طریق آزمون خبرگان سازماندهی شدند و تصاویر انتخابی به همراه سؤالات هماهنگ از تعداد ۴۰۰ نفر از ساکنین با حداقل ده سال سکونت، مورد پرسش قرار گرفته و تعداد ۳۷۰ مورد قبول، از طریق نرمافزار SPSS آنالیز شدند. در بررسی همبستگی متغیرهای انواع بناهای میانافزا در بافت تاریخی، مشخص شد که ساکنین جلفا با وجود ارتباط معنادار بین معیارهای زیباشناختی مرتبط با بافت و رویکردهای طراحی که دارای حفاظت بیشتر و به سمت هماهنگی با بافت موجود بوده، در طراحی بنای جدید موافقتر هستند. یافتهها نشان دادند ترجیح ساکنین جلفا درباره رویکردهای مطابقت کامل بنا تا تضاد کامل، به ترتیب از بیشتر به کمتر بوده است.