بافتهای تاریخی یادآور دورهای است؛ که شهرها براساس نیازها، اهداف و سلایق ساکنان آنها برپا شدهاند. بهعبارتی، دنیای ذهنی سازندگان و ساکنان با یکدیگر قرابت داشت. اما مداخلات امروز بدون توجه به یادها و تعلقات شهروندان و نیازهای ذهنی آنها با توسعههای سریع در بافتهای تاریخی به خاطرهزدایی و نابودی هویت شهرها منتج گردیده است. ازاینرو، معماری بهعنوان بخش مهمی از کالبد شهری، گسیختگی را نهتنها در بافت شهری، بلکه با ذهنیت اصیل ساکنان بافت تجربه میکند. این نوشتار علاوهبر روشنساختن اهمیت ذهنیت اصیل در رویکرد طراحی معماری جدید در بافتهای تاریخی، در تحلیلهای صورتگرفته، به این پرسش پاسخ داده است؛ که باتوجهبه رویکردهای مختلف معماری از تضاد تا تشابه در بناهای میانافزا، چگونه میتوان با استخراج کیفیتهای بافت از ذهنیتهای اصیل، رویکرد معماری را در فضاهای میانافزا تبیین کرد؟ روش تحقیق پژوهش کیفی، با رویکرد موردپژوهی است. گردآوری دادهها از طریق بررسی کتابخانهای و منابع دیجیتال به روند رویکرد معماری در بافتهای تاریخی و نیز نحوه هویتبخشی بافتهای تاریخی میپردازد. سپس از طریق مصاحبه با اهالی قدیمی محله امامزاده یحیی بهعنوان یکی از سه محله عودلاجان، خاطرات مشترک شناسایی گردیده است. نتیجه آن بهصورت پرسشنامه بین اهالی امامزاده یحیی توزیع گردید؛ تحلیل نتایج از طریق نرمافزار Spss و در تست Tukey، نشاندهنده تفاوت معنادار پاسخ گروه اهالی با قدمت سکونت بالای 40 سال با سایر گروهها بود. لذا این گروه، مرجعی جهت رجوع رویکرد طراحی معماری شناسایی شدند. سپس نتیجه این گروه جهت تبیین رویکرد طراحی معماریهای جدید در بافت بررسی شد. براساس نتایج این گروه معماری در بافتهای تاریخی وابسته به کاربری، مجاورت با دانههای باارزش، رویدادهای ناملموس مشترک و... است؛ که همگی از ذهنیتهای اصیل بافت، قابلاستخراج است. همچنین، لازم است در طراحی معماری در بافتهای تاریخی درراستای ارتقای هویت کالبدی مورداستناد قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |