1- ، mahkamehlavafi@gmail.com
چکیده: (4187 مشاهده)
چکیده
تاکنون محققان بسیاری سعی در خوانش ایده طرح مجموعه میدان و دولتخانه اصفهان در عصر صفوی داشتهاند. افزودههای شاهعباس به منظر شهری اصفهان، طی دورهای از سال 999 تا 1038 ه.ق. ادامه داشتهاست. برخی از محققین معتقدند احداث این مجموعه با طرحی از پیش تعیینشده صورت گرفتهاست و این در حالی است که برای رسیدن به دیدگاهی جامع راجع به ایده توسعه و طرح میدان، بایست سه موضوع را به صورت تطبیقی و همزمان بررسیکرد؛ متون تاریخی درجه اول که همزمان با احداث مجموعه به نگارش درآمدهاند، تطبیق آنها با کاوشهای باستانشناختی و نهایتا تطبیق آن با تحولات سیاسی–اجتماعی کشور در این دوره.
هدف پژوهش، فهم روند دقیق ایدهپردازی و سیاستهای مداخله و نوسازی در رویارویی با بافت کهن شهری میباشد که نیازمند بررسی این سه حوزه بهصورت تطبیقی است. لذا ماهیت این پژوهش کیفی و تاریخی و با روش تحلیلی-توصیفی و سپس تطبیقی صورت گرفتهاست.
این بررسی تطبیقی سببگردید تا دریابیم ایده طرح مجموعه، بصورت تدریجی و نه به یکباره شکلگرفتهاست. این ایده در سه مرحله جداگانه و در هر مرحله متاثر از بستر سیاسی و اجتماعی بودهاست. «مرحله اول» طرح اولیه میدان قبل از انتقال پایتخت به اصفهان، با «کارکرد تفرجگاهی و نمایشهای سیاسی» و همزمان با ماهیت متزلزل اوضاع سیاسی است. در این مرحله شاه تصمیم به توسعه و نوسازیهایی در میدان کهن شهر را داشته، ولی پس از انتقال پایتخت به اصفهان بهعلل ناکامی در پروژههای مرمت و توسعه میدان کهنه، «مرحله دوم» یعنی ایده «توسعه میدان نو با ماهیت تجاری» و همزمان توسعه شهر توسط خیابان چهارباغ مدنظرقرارمیگیرد. پس از مدتی درراستای سیاست تبدیل اصفهان به پایتخت شکوهمند صفوی، همزمان با برتری اقتدار سیاسی، ایده «مرحله سوم» ؛ «شکوهمندسازی میدان» از طریق پروژههای عظیم و همچنین احداث محلات جدید شهری با پرداخت وامهای بدون بهره مدنظر قرارمیگیرد. این یافتهها، منجر به تبیین نظریه «تغییر تدریجی از یک مرکز محلی تا پایتختی حکومتی» در رابطه با اصفهان صفوی گردید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
معماري و شهرسازي